در سالگرد 16 آذر 32 و شهادت 3 شهید این جنبش فرصت را مغتنم شمرده و از لابلای سخنان مقام معظم رهبری، 16 توصیه کاربردی برای دانشجویان و جنبش های دانشجویی استخراج نموده که امیدواریم با خواندن آن، نکته هایی ناب استخراج نموده و با تفکر و تدبر در اندیشه والای مقام معظم رهبری مدل شایسته ای برای ساختار آینده تبیین نماییم...
برداشت اول
جنبش های دانشجویی میراث به جا مانده از دهه 30 و 40 دانشگاه در ایران هستند، زمانی که فضای استبداد و استکبار حاکم بر کشور خود را در دانشگاه ها بیش از هرزمان دیگری نشان داد. جایی که دانشجویان در فضای موجود دست به حرکت های انقلاب گونه در جهت تحقق اهداف خود زدند. فضای بسته و غیر قابل نقد آن زمان آنقدر غیر قابل نفوذ بود که تصور فعالیتهای دانشجویی از ذهن جوانان دور بود، اما حادثه 16 آذر راهی را برای فعالیت پایه گذاری کرد که در دوره های بعد تبدیل به یکی از سنگرهای مهم مردم در جهت مطالبه گری مردم از نظام شد.
برداشت دوم
آنچه امروز پس از گذشت بیش از 4 دهه از جنبش دانشجویی ضروری به نظر می رسد، ایجاد بستر های مناسب برای فعالیت های سازنده و پویای دانشجویی است که باید در چارچوب آرمان های انقلاب و اندیشه های تابناک امام راحل و مقام معظم رهبری شکل بگیرد.
برداشت سوم
مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان در سال 1377 فرمودند:
در سخنرانی های ما ، حرف های خوبی در گوشه و کنار هست، منتهی غالبا دقت نمی شود و همینطور گم می شود.
بی شک بزرگترین خیانت در حق آرمان های رهبر معظم انقلاب ،همین نگاه سطحی و گذرا به سخنان کارآمد و راهگشای معظم له در بخش های مختلف است. جنبش دانشجویی شور و هیجانی در ساختن آینده هست که حال او را تحت تاثیر قرار می دهد تا از گذشته عبور کند و حال را سپری کند تا آینده ای روشن و درخشان بسازد، بی تردید به دنبال مسیر و راه مطمئن و راهنمای امین می گردد.
در سالگرد 16 آذر 32 و شهادت 3 شهید این جنبش فرصت را مغتنم شمرده و از لابلای سخنان مقام معظم رهبری، 16 توصیه کاربردی برای دانشجویان و جنبش های دانشجویی استخراج نموده که امیدواریم با خواندن آن، نکته هایی ناب استخراج نموده و با تفکر و تدبر در اندیشه والای مقام معظم رهبری مدل شایسته ای برای ساختار آینده تبیین نماییم. آینده درخشان و پرافتخار در انتظار ملتی است که فرزندان غیور آن برای ساختن کشور خویش با تمام وجود تلاش نموده و فداکاری کنند.
واینک 16 فرمان:
1- شرح صدر سیاسی داشته باشید
......لزوم شرح صدر سیاسى در بین دانشجویان. این ربطى به مسئولین و مدیران دانشگاهها ندارد؛ مربوط به خود تشکلهاى دانشجوئى است. من تأیید میکنم لزوم شرح صدر سیاسى را. هیچ منافاتى وجود ندارد بین پایبندى دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهتگیرى دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و برخورد غیر پرخاشگرانه با کسانى که با فکر انسان همراه نیستند؛ بالخصوص در زمینههاى سیاسى.
2- با اقشار مختلف جامعه در ارتباط باشید
وقتى کسى جزو اردوهاى جهادى است، به مناطق محروم سرکشى میکند، واقعیتها را به چشم مىبیند، طبعاً تفکر پیگیرى اقتصاد عدالتمحور در او اینجور زنده میشود؛ این براى همه ما درس است. باید با قشرهاى مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس کرد؛ این در تصمیمگیرى ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون کشور اثر میگذارد.
3- مراقب نگاههای سوسیالیستی و مارکسیستی باشید
آنچه که در دنیا به عنوان نظام سرمایهدارى وجود دارد، حقیقت و جوهرهاش سرمایهسالارى است. نفس داشتن سرمایه و به کار انداختن سرمایه براى پیشرفت کشور، چیز بدى نیست؛ چیز ممدوحى است؛ به هیچ وجه مذموم نیست. آنچه که مذموم است، این است که سرمایه و سرمایهدارى محور همه تصمیمهاى کلان یک کشور و یک جامعه باشد؛ همه چیز را به سمت خودش بکشد؛ همان بلائى که بر سر بلوک سرمایهدارى و بلوک غرب آمد، که امروز دارند نتایجش را درو میکنند. این حوادثى که امروز در اروپاست، این فشارهاى سنگین اقتصادى که دارد به مردم وارد مىآید، اینها ناشى از ذات نظام سرمایهسالارى است؛ همان سرمایهدارى زالوصفت است، همان سرمایهدارى مذموم است. اما اینکه نه، کسانى داراى سرمایه باشند، سرمایه را در خدمت رشد جامعه بگذارند - البته سرمایهدار سود هم خواهد برد؛ هم آن کار خوب است، هم آن سود حلال است - هیچ اشکالى ندارد. کار اگر چنانچه با ضابطه صحیح انجام بگیرد - که نگاه عدالتمحور اسلام معطوف به این معناست - هیچ اشکالى ندارد. بنابراین کلمه «سرمایه» و کلمه «سرمایهدار» به هیچ وجه چیز مذمومى نیست.
سعى کنیم نگاه سوسیالیستى و مارکسیستى بر تفکر اقتصادى ما غلبه پیدا نکند. آنها نگاهشان نگاه دیگرى است. در نظام سوسیالیستى، نفس سرمایه محکوم است؛ در نظام اسلامى به هیچ وجه اینجورى نیست؛ سرمایه محکوم نیست، سوء استفاده از سرمایه محکوم است. نمیشود هم کسى بگوید آقا سرمایه طبیعتش سوء استفاده است. نخیر، اینجورى نیست. میتوان با مقررات درست، با مدیریت صحیح، سرمایه را در جهت درستى هدایت کرد و راه برد. بنابراین آنچه که ما در سیاستهاى اصل 44 مطرح کردیم، بههیچوجه با اقتصاد عدالتمحور منافاتى ندارد؛ بلکه به یک معنا مکمل و متمم آن است.
4- ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید
در زمینه مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عیبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهى و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبه نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبه عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایده اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمین کننده رشد و شکوفائى یک کشور باشد.
ادامه دارد