loading...
کانون طرح ولایت بسیج دانشجویی دانشکده علوم قرآنی آمل
دانشجو بازدید : 18 سه شنبه 10 بهمن 1391 نظرات (0)

حضرت على(ع) در خطبه ديگرى با عبارات و تعبيرات زيبا و رسا از طهارت و نزاهت اصلاب و ارحام و دامانى كه رسول اكرم(ص) در آن باليده اند و از بنياد پاك آن بزرگوار سخن گفته چنين فرموده اند:

«اشهد ان محمدا عبده و رسوله المقر فى خير مستقر، المتناسخ فى اكارم الاصلاب و مطهرات الارحام، المخرج       من اكرم المعادن محتدا و افضل المنابت منبتا من امنع ذورة و اعز الارومة من الشجرة التى صاغ الله منها انبيائه وانتجب منها امناءه الطيبة العود المعتدلة ،العمود الباسقة، الفروع الناضرة، الغصون اليانعة، الثمار الكريمة الحشاء، فى كرم غرست، فى حرم انبتت، و فيه تشعبت و اثمرت و عزت و امتنعت فسمت به و شمخت...:

شهادت مى دهم بر اين كه محمد(ص)بنده و رسول خداست، رسولى كه اقامتگاه او بهترين جايگاه است و از كريمترين اصلاب و پاكترين ارحام خارج شده، از حيث اصالت، از گرامى ترين معدن برخاسته است و از حيث          باليدن، در برترين رويشگاهها پرورش يافته است، او در منيع ترين بلنديها و دست نيافتنى ترين درختها ريشه دارد،      درختى كه انبياء الهى از آن متفرع گرديده و امينان پاك عود و راست قامت الهى ازآن برگزيده شده اند،درختى كه شاخه هايش بلند و سر به آسمان كشيده و زيبا است و ميوه هايش گرانمايه و به سر حد كمال رسيده اند. درختى كه در كرامت كاشته شده و درحرم روييده و شاخه و ميوه دارد.»

 

 

ميلاد پيامبر اكرم(ص)

سرانجام پس از قرنها، انتظار عالم خلقت به سر آمد و بزرگ هدايتگر انسانها پا به عرصه و جود نهاد. برترين مخلوق خدا ظاهر شد، باران «رحمة للعالمين» باريدن گرفت، چشمه رافت و هدايت فيضان كرد و نور محمدى عالم ملك و ملكوت را منور نمود. در شهرى كه شرافتش را از و لادت او دريافت كرد، چشم به جهان گشود :

«لا اقسم بهذا البلد ، و انت حل بهذا البلد:

اى پيامبر چون تو در اين شهر هستى به اين شهر قسم مى خورم.»

امام على(ع) در رابطه با مكان تولد پيامبر فرموده اند: «مولده بمكة»

مكه اين شهر امن خدا، زادگاه آخرين سفير الهى بر خلايق گرديد. شهرى كه بواسطه دعاى ابراهيم محل امان و امن همه موجودات اعم از نبات و حيوان و انسان گرديد:«و اذ قال ابراهيم رب اجعل هذا البلد آمنا»

تعبير قرآن در آيات ابتداى سوره بلد نشان مى دهد كه مكه به خاطر اقامت پيامبر در اين شهر و تولدشان درآن، شرافت  يافته و مورد قسم خداوند واقع گشته است.

ولادت رسول اكرم را در عام الفيل معادل سال 570 ميلادى گفته اند. روز ولادت ايشان 17  ربيع الاول بود .

امام على (ع) در خطبه اى ميلاد پيامبر(ص) را اينگونه توصيف مى كنند:«كريما ميلاده» پيامبرى كه براى كرامت بخشيدن به انسانها مبعوث شده و غايت بعثت او انحصار در تتميم مكارم اخلاقى دارد، ميلاد او نيز همواره با كرامت و به دور از هر دنائت و پستى بوده است.

برنامه انبياء تكريم انسانهاست. و چون دين اسلام اتم و اكمل اديان است و پيامبر -اكرم انبياء- براى تتميم كرامتها پا به عرصه وجود نهاده است، لذا در عالم وجود، ميلادى كريم تر از اين ميلاد رخ نداده است.چ

با ميلاد پيامبر(ص) حوادث شگرف و تحولات عجيبى در زمين و آسمان پديد آمد. در روايتى از امام صادق(ع) نقل شده كه ابليس در آسمان هاى هفتگانه رفت و آمد مى كرد وقتى عيسى(ع) متولد شد ابليس از سه آسمان محروم گرديد، و در چهار آسمان ديگر آمد و شد داشت و با تولد پيامبر اكرم(ص) از رفت و آمد هفت آسمان محروم و ممنوع گرديد و ستارگان آسمان، شيطان را از آسمان مى راندند.

حوادثى نيز در زمين رخ داد. از جمله آنها به لرزه درآمدن ايوان كسرى و فرو ريختن چهارده كنگره آن، خاموش شدن آتشكده فارس، خشك شدن درياچه ساوه، سرنگون شدن بتها و اتفاقات ديگرى كه در كتب تاريخ اسلام به تفصيل بيان شده است.

 

دوران كودكى تا بعثت پيامبر اكرم(ص)

ازآنجاييكه دوران كودكى، دوران شكل گيرى شخصيت، منش و خصوصيات اخلاقى و رفتارى هر فردى اسات،لذا كودك در اين دوران نياز به مراقبت ويژه و تربينت صحيح و سالم دارد.

انبياء الهى نيز از اين امر مستثنى نبوده و از آن جايى كه اينان، بالاخص حضرت رسول اكرم(ص) در دستگاه خلقت براى اهداف بلندى خلقت يافته و قدم به عرصه وجود نهاده بودند، لذا تحت تربيت و مراقبت خاص الهى قرار داشته و توسط ملايكه و فرشتگان الهى مراقبت مى شدند. به اين حقيقت در رواياتى تاكيد شده است. امام محمد باقر(ع) در تفسير آيه شريفه «الا من ارتضى من رسول فانه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا» فرموده اند:

خداوند براى پيامبرانش فرشتگانى را مى گماشت تا اعمالشان را احصاء كرده و رسالتشان را به آنها ابلاغ كنند و در رابطه با پيامبر اسلام(ص) نيز خداوند فرشته اى بلند مرتبه را از هنگام از شير گرفته شدن پيامبر به بعد بر او متوكل كرد تا او را به سوى خوبيها و فضايل اخلاقى رهنمون ساخته و از بديها و رذايل اخلاقى باز دارد و بارها اتفاق مى افتاد كه فرشنه مذكور در زمان جوانى و قبل از رسيدن به مقام رسالت، او را با كلام «السلام عليك يا محمد يا رسول الله» خطاب مى كرد و حضرت مى پنداشت كه اين صدا از سنگ و زمين برمى خيزد، لذا تفحص و تامل مى كرد و چيزى نمى ديد.»

على (ع) نيز در اين باره فرموده اند:

«لقد قرن الله به(ص) من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكة يسلك به طريق المكارم و محاسن اخلاق العالم           ليله و نهاره...

هنگامى كه از شير گرفته شد خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا اينكه راههاى بزرگوارى را پيمود و خويهاى نيكوى جهان را فراهم نمود.»

و از ائمه معصومين عليهم السلام در تفسير آيه «و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان» روايت شده است كه فرموده اند: اين روحى كه خداوند در اين آيه از آن نام مى برد، مخلوقى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل است كه همراه پيامبر بوده و وى را راهنمايى نموده و راه صواب را نشانش مى داد و بعد از پيامبر نيز همراه ائمه معصومين بود.

و از آثار مراقبتهاى الهى اين بود، كه حضرت رسول از سنين آغازين حياتش موحد بود و بدون محافظه كارى، دشمنى اش را با بتها اعلام مى نمود، از گوشت حيواناتى كه در مقابل بتها و به نام بتها ذبح مى شد، تناول نمى كرد. مراقب رفتار و كردارش بود. هرگز با مردم مكه و بزمهاى شبانه و عيش و نوشهاى آنها ميانه اى نداشت، مانند ساير كودكان به تفريح و لهو و لعب توجهى نمى نمود. آداب و رسوم خرافى كه  ميان اعراب جاهلى و به خصوص مردم مكه و قريش معمول بود، او را رنجور مى ساخت. لذا از آنها كنار مى گرفت و روى به خارج شهر مينهاد و در افكار عميقى فرو مى رفت.

و لذا حضرت اميرالمؤمنين(ع) پيامبر اكرم(ص) را اينگونه توصيف مى كند:،

«خير البرية طفلا و انجبها كهلا و اطهر المطهرين شيمة:

در كودكى شايسته ترين مخلوق و در سن كهولت نجيب ترين و كريمترين آنان بود، اخلاقش از همه پاكان،           پاكتربود.» به هر ترتيب واضح است، براى كسى كه جهت اتمام مكارم اخلاق مبعوث شده است، لازم است خودش در مكارم اخلاق يكه آفاق باشد و لذا پيامبر اسلام در محاسن اخلاقى يگانه دوران بود، به طورى كه دشمنان نيز به كمالات و محسنات اخلاقى وى معترف بودند.

پيامبر گرامى اسلام(ص) در دوران قبل از رسالت، به صداقت و امانت و عقل و فطانت معروف و مشهور بود، او را به نام«محمد امين» مى خواندند، به صداقت و امانتش اعتماد فراوان داشتند، در بسيارى از كارها به عقل او اتكامى كردند.

آرى، تاريخ پرافتخار حيات پيامبر اكرم از كودكى تا بعثت، سراسر بر پاكى نفس و طهارت باطن، آراستگى ظاهر و عزت و كرامت حضرتش گواهى مى دهد.

 

 

ماه فروماند از جمال محمد

 

ماه فرو ماند از جمال محمد

سرو نرويد باعتدال محمد

قدر فلك را كمال و منزلتى نيست

در نظر قدر با كمال محمد

وعده ديدار هر كسى بقيامت

ليلة الاسرا شب وصال محمد

آدم ونوح و خليل و موسى عيسى

آمده مجموع در ظلال محمد

عرصه دنيا مجال همت او نيست

روز قيامت مگر مجال محمد

شمس و قمر در زمين حشر نتابند

نور نتابد مگر جمال محمد

وان همه پيرايه بست جنت فردوس

بو، كه قبولش كند بلال محمد

شايد اگر آفتاب و ماه نتابد

پيش دو ابروى چون هلال محمد

چشم مرا تا بخواب ديد جمالش

خواب نمى گيرد از خيال محمد

«سعدى» اگر عاشقى كنى و جوانى

عشق محمد بس است و آل محمد

 

 

 

 

گل نكند جلوه در جوار محمد

 

گل نكند جلوه در جوار محمد

رونق گل ميبرد، عذار محمد

گل شود افسرده از خزان، وليكن

نيست خزان از پى بهار محمد

سايه ندارد ولى تمام خلايق

سايه نشينند در جوار محمد

سايه ندارد ولى به عالم امكان

سايه فكنده است اقتدار محمد

سايه نمى ماند از فروغ جمالش

هاله نور است در كنار محمد

شمس رخش همجوار زلف سيه فام

آيت و الليل و والنهار محمد

با كه بماند اثر زنكهت مويش

خاك حسين است يادگار محمد

تربت خوشبوى كربلاى معلاست

يك اثر از موى مشگبار محمد

رايت فتحش به اهتزاز درآمد

دست خدا بود چونكه بر محمد

من چه بگويم حسان بمدح و ثنايش

بس بودش مدح كرد گار محمد

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 1,665
  • کدهای اختصاصی